سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا دانشجویان اندیشه سیاسی دراسلام

حضور 11 ساله محمدتقی جعفری در دانشگاه دینی بزرگ نجف اشرف که آکنده از اساتیدی بسیار ممتاز و صاحب نظر هم چون : سید ابوالقاسم خویی ، سید محسن حکیم ، شیخ کاظم شیرازی ، سید عبدالهادی شیرازی ، سید جمال الدین گلپایگانی ، شیخ مرتضی طالقانی و ... بود، تأثیر قاطعانه ای در شکل گیری شخصیت علمی و عملی وی داشت ، به گونه ای که در سن 23 سالگی (سال 1366 ق ) موفق به اخذ درجه اجتهاد از شیخ کاظم شیرازی شده، ایشان سپس خود یکی از مدرسین و اساتید کانون علمی نجف به شمار می رفت :

در نجف درس فلسفه و معارف را شروع کردم. این درس را مرحوم میرزا عبدالهادی شیرازی پیشنهاد کردند. در آن هنگام علامه طباطبایی با آقای مطهری و دیگران زودتر از نجف بحث های جدیدی را در ایران آغاز کرده بودند. من آن جا تدریس را در مدرسه صدر شروع نموده، از مدارس دیگر نیز به این مدرسه می آمدند تا در درس شرکت کنند. مرحوم آقای [سید محمد باقر] صدر نیز یک سال در این درس حضور داشت.

آیت الله  شیخ کاظم شیرازی
در این دوره از زندگی ، وی با وضعیت معیشتی آزاردهنده ای ، روزگار خود را می گذراند. با آن که هزینه های زندگی در آن زمان پایین تر از امروز بود، ولی چون استاد به غیر از شهریه اندکی که از طرف آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی پرداخت می شد، منبع درآمد دیگری نداشت ، بنابراین، هم زمان با تحصیل ، بخشی از زندگی روزانه خود را به کار اختصاص داده بود تا بتواند زندگی ساده خود را اداره کند. به عنوان نمودی بارز از زندگی ایشان در آن دوره ، می توان به خانه ای زیرزمینی اشاره کرد که در اوان زندگی مشترک در آن اسکان گزیده بود:

در تابستان های گرم شهر نجف مجبور بودیم در سرداب هایی اقامت کنیم که چندین متر در زیر زمین قرار داشت. در آن جا حیواناتی گزنده از قبیل مار نیز زندگی می کردند و بی آنکه آزاری برسانند، گاهی از غذاهای باقی مانده ما استفاده می کردند.

علامه طباطبایی
گوینده این سخن کسی جز همسر فداکار استاد جعفری نمی باشد: مرحومه خانم جمیله فرشباف انتظار؛ بانویی که از جوانی خویش با آرمان های شوی مکرمش عهد بست و تا پای جان نیز بر عهد خویش بماند و او را مشفقانه همراهی کرد. این بانوی بسیار کوشا، در راه به ثمر رسیدن و به سامان شدن ارکان زندگی علمی و قوام حیات خانوادگی ـ اعم از انجام وظایف همسری و مادری فرزندان و تحمل مشکلات و مسائلی که محمدتقی جعفری همواره با آن ها مواجه بود ـ نقشی به یاد ماندنی و خاطره آمیز در درون خانواده ایفا کرد که کمتر کسی از آن اطلاع دارد.
استاد جعفری به مناسبت رحلت این بانو و پس از خاکسپاری ، در حضور جمعی از بستگان و آشنایان ، در خصوص فداکاری های همسر خود، طی سخنانی این گونه گفت :

این بانوی از دست رفته، سالیان بسیار متمادی که مسلما از چهل سال بیش تر بود، در زندگی زناشویی ما بود؛ تحمل کارهای ما، مانع نشدن ، جاده را آماده کردن و مقتضیات نفْس را کنار گذاشتن تا شوهر کار خود را انجام دهد و ... خیلی باید قدردانی شود. دورانی را ما در نجف می گذراندیم و ایشان با کمال تحمل ، با ما هم کاروانی کرد... چهل سال این تحمل ! حقیقت این است که من جز این که از ایشان تشکر و طلب عفو کنم ، چاره ای غیر از این ] پیش روی خود[ نمی بینم ، چون خیلی گذشت کرد ...

استار جعفری در بارگاه ملکوتی علی (ع)
هم اندیشی با مرحوم محمدرضا مظفر فیلسوف ، فقیه و منطقی نواندیش در نجف و احمد امین ریاضی دان برجسته دانشگاه بغداد مؤلف کتاب «التکامل فی الاسلام» که سال های سال تداوم یافت ، نشان از جامعیت خاصی بود که سبب شد وی در موضوعاتی چون «فقه و فیزیک »، «فلسفه و زیبایی شناسی» ، «تاریخ و روان شناسی» و برخی دیگر از دانش های گونه گون ، پلک دیدگان خود را به آفاق دانش های جدید و نوپایی که از مغرب زمین سرازیر شده بود، نبندد و در شناخت تمدن علمی غرب و اروپا و ادبیات دوران پس از رنسانس ـ با تمام جوانبی که داشت ـ گام هایی علمی بردارد.
این موضوع را در آیینه نخستین اثر ارزشمندش، کتاب «ارتباط انسان ـ جهان» که در سن 28 ـ 30 سالگی به رشته تحریر درآمد، بهتر می توان نگریست . این کتاب که با گرایش فیزیک و فلسفه تألیف یافته ، محصول پویندگی هایی بود که سال ها به طول انجامید و حضور مؤلف خویش را در مرزهای واقعی دانش های نوین تثبیت کرد. وی تا واپسین روزهای عمر، مطالب و مسائل جدی دنیای جدید را مورد اهتمام قرار می داد. این اهتمام در درجه اول ، شناخت واقعیات و سعی در فهم و درک درست آن ها و در درجه دوم ، تحلیل و تشریح منتقدانه آن ها بود. همسر استاد جعفری
تحلیل و آرای جعفری در خصوص جریانات فکری ، منطبق بر تفکراتی بود که به عنوان دانشمندی جوان و اسلامی اندیش ، آن ها را از اساتید زبده و جریانات زنده دوران تحصیل خود به ارث برده بود، و به نظر می رسد، اصل آن به زیربنای تربیتی تمدن علمی اسلام برمی گشت .

سید مهدی میرمیران